سرای عشق....

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ سرای عشق.... خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

[ شنبه 15 شهريور 1393برچسب:شهدا,

] [ 21:30 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

موج انتقادات شدت گرفت

انتظار افکار عمومي براي شکسته شدن قفل سکوت بيت امام(ره)/ آيا معذرت‌خواهي خشک و خالي قانع کننده است؟

نعيمه اشراقي" با بيان ادعايي زشت و سخيف واكنش صريح و قاطع خانواده شهدا و ايثارگران، فعالان سياسي و دوستدارن رهبر فقيد انقلاب را برانگيخت، اين در حالي است كه موسسه تنظيم و نشر آثار امام (ره) در اين مدت، تنها سكوت اختيار كرده است.
 "نعيمه اشراقي"، نوه پر سر و صداي اين روزهاي بنيان‌گذار کبير انقلاب اسلامي(ره)، بار ديگر خبرساز شد.

هنوز مدت زيادي از انتشار عكسي فتوشاپي در صفحه فيس‌بوك شخصي‌اش نگذشته بود كه بيان خاطراتي از هم نشيني وي با امام خميني(ره)، باز هم جنجال برانگيز شد؛ سخني كه اشراقي آن را  لطیفه‌ تعبير كرد، توهین مستقیم به خانواده شهدا، پاسداران انقلاب اسلامی و دوستداران بنيان‌گذار كبير انقلاب اسلامي(ره) بود‌.

پيش از اين "نعيمه اشراقي" در صفحه فيس‌بوك شخصي خود، عكسي فتوشاپ شده از حجاب اسلامي دخترش هنگام دريافت جايزه در يكي از دانشگاه‌هاي خارج از كشور منتشر كرد، اما ديري نپاييد كه با انتشار عكس اصلي اين مراسم، سيل انتقادات به سمت وي روانه شد.

و اينك اشراقي در جنجال ديگري، با ادعايي زشت و سخيف واكنش صريح و قاطع خانواده شهدا و ايثارگران، فعالان سياسي و دوستدارن رهبر فقيد انقلاب را برانگيخت، اين در حالي است كه موسسه تنظيم و نشر آثار امام (ره) در اين مدت، تنها سكوت اختيار كرده است.


"مصطفي همت"، پسر شهيد "ابراهيم همت" بادرفشاني خواندن سخنان اخير اشراقي در صفحه فيس‌بوك شخصي خود، با اظهاراتي تند به اعتراض پرداخت.

وي با بيان اينكه بهتر است اطرافیان اشراقي تذكري به وي بدهند تا شاید کمی در گفتارش تغییر صورت گيرد يا این حداقل را درک کنند که هر حرفی را نباید زد و در هر جایی نباید گفت، اظهار داشت: اولین چیزی که با مطلب زشت ایشان به ذهن می‌رسد، این است که وقتی بچه‌های این مملکت در زیر گلوله و بمب و خمپاره تکه‌تکه می‌شدند، رهبری که خیلی از "فرزندان ایران" به فرمان او راهی جبهه شدند، در مورد سربازان و خانواده آنان، شوخی‌های زشت می‌کرده، این موضوع را مطلب اشراقی به هر ذهنی تزریق می‌کند، آیا چنین کاری تیشه‌زدن به ریشه افکار و شخصیت امام خمینی(ره) نیست؟

مصطفي همت ادامه مي‌دهد: اگر واقعاً چنين شوخی بی‌شرمانه‌ای در آن ایام در جامعه شایع بوده، تنها باید گفت شرم بر سازندگان و شرم بر رواج‌دهنده‌های چنان شوخی بی‌شرمانه‌ای؛ افرادی که آن‌قدر بی‌شعور و نفهمند که درک نمی‌کنند با این ظلم‌ها به خانواده‌های سربازان جنگ‌شان، فقط باعث می‌شوند در جنگ بعدی کسی برای‌شان نجنگد و خواهر و مادر و دختر و باقی زنان فامیل و آشنای‌شان مثل سده‌های گذشته در زیر دست و پای سربازان دشمنان شرقی و غربی قرار بگیرد.
 


فرزند شهيد همت با بيان اينكه حس می‌کنم در جنگ گذشته، کلاه گشادی بر سر خانواده‌های کشته‌های جنگ و کل رزمنده‌ها گذاشته شده، افزود: رزمنده‌ها در جبهه جنگ و زیر رگبار گلوله و بمب و خمپاره بودند و خانواده‌های‌شان در سخت‌ترین شرایط زندگی می‌کردند (و این سختی بعد از شهادت و جانباز شدن رزمنده‌ها ادامه یافت و گاهی بیشتر هم شد) و آن‌وقت این خانم که در خوشی تمام به سر می‌برده است.

وي در پايان با بيان اينكه، به دليل احترامی که برای امام خمینی(ره) قائل است از چنین ادبیاتی استفاده کرده، ادامه داد: در غير اين صورت در برابر شخصی که چنين توهینی به خانواده‌های شهدا روا مي‌دارد، الفاظ درخور شأن وي را به کار می‌بردم و البته این نگه‌داشتن حرمت، همیشگی نخواهد بود؛ اگر اطرافیان ایشان تصحیحی در گفتارش صورت ندهند، چاره‌ای جز شکستن حریم‌ها باقی نمی‌ماند.

اظهارات تند "مصطفي همت" پسر شهيد "ابراهيم همت"، اشراقي را مجبور به پاسخگويي، و در نهايت تكذيب اظهارات منتشر شده از سوي وي كرد.

نوه رهبر فقيد انقلاب(ره) در نامه‌اي كه در سايت جماران منتشر شد، خطاب به "مصطفي همت" بيان داشت: نامه جناب عالی را درباره مطلبی موهن و غلط خواندم، تنها می‌توانم در این مورد سر تعظیم در مقابل شما و خانواده‌های عزیز شاهد فرود بیاورم؛ شهیدان و خانواده‌های عزیز ایشان بر تارک انسانیت جای دارند و نابخردی کسی نمی‌تواند پیوند آسمانی آنها با امامشان را قطع کند.

وي افزود: تو و هزاران زن و مرد بزرگی که امثال من در آرامش ناشی از سختی‌های ایشان زندگی می‌کنیم با ارزش‌تر از آن هستید که نوشته‌ای غلط و بی‌ارزش از ارزش آنها بکاهد؛ همه باید بدانیم امام(ره) جز در تار و پود اسلام و ارزش‌های آن - از نماز و روزه گرفته تا حجاب و پاکدامنی- و جز در پیوند با یاران فداکارش معنی نمی‌شود، مگر می‌توان امام را در خاطر مجسم کرد و جلوه زیبای امر به معروف و نهی از منکر را در او مشاهده نکرد؟

اشراقي ادامه داد: مگر می‌توان احترام بی‌حد و حصر امام(ره) به شهیدان و خانواده‌های آنها را با ذکر کلماتی موهن و بی‌ارزش از یاد برد؟ همین جا لازم می‌دانم به صراحت تمام انتساب آنچه در فضای مجازی به امام و از قول من منتشر شده را تکذیب کنم و از خداوند برای جاعلینی که این گونه با احساسات پاک مردم بازی می‌کنند طلب هدایت نمایم، از این پس با توجه به دستبردهای چند گانه به صفحه شخصی‌ام، این صفحه را مسدود می‌کنم و عاجزانه از خداوند متعال علو درجات امام و شهدای عزیز را مسئلت نموده و برای خانواده‌های آنان آرزوی سلامت و بهروزی دارم.

گفتني است اشراقي با دستور مستقيم "سید‌حسن خمینی"، صفحه فیس‌بوک خود را مسدود کرد، همچنين وي براي دلجويي از خانواده شهيد همت، عازم اصفهان شد.( اينجا)


اما با وجود اعتراضات گسترده‌اي كه تا به امروز صورت گرفته، موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) تاكنون تنها سكوت اختيار كرده است؛ در همين راستا "عماد افروغ" استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با برخي خبرگزاري‌ها، اظهار داشت: وظیفه اصلی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) تدوین و نشر آثار و اندیشه‌های ایشان در وهله اول و دفاع از جایگاه و منزلت بنیانگذار انقلاب اسلامی از طریق مقابله با انتساب مواضع ناموجه و فاقد اعتبار به ویژه از طریق چهره‌های شناخته شده در وهله دوم است.

این استاد دانشگاه اضافه كرد:‌ از ساير منتسبین به امام(ره) انتظار می‌رود که خود در برابر اینگونه مواضع که ممکن است به گونه‌ای شخصیت امام(ره) را مخدوش کند، موضع بگیرند.

همچنين "مهدی فضائلی" کارشناس مسائل سیاسی نيز حفظ و حراست از حریم حضرت امام (ره) را از مهمترین وظایف موسسه حفظ و نشر آثار ايشان مي‌داند.

اما واکنش‌ها به اينجا ختم نشد و "سيد محمد‌صادق خرازي"، سفير سابق ايران در سازمان ملل، چند شب گذشته در صفحه فيس‌بوک شخصي خود با ابراز ناراحتي از ادعاهاي "نعيمه اشراقي"، مطلبي را منتشر کرد، متن کامل آن به شرح ذيل است:

"به نام خداي شهيدان

هم حال جسمی من بهم ریخته و هم حال روحی‌ام!!

جمعی از فرزندان شهدا که پدرانشان یاران، دوستان و هم‌سنگر دوران دفاع مقدس بودند و گهگاه من را نیز عمو خطاب می‌کنند طی دو روز گذشته با من تماس گرفتند و خشم و دلخوری خود را از اهانت خانوم نعیمه اشراقی بیان کردند و برخی بخاطر نسبت خانوادگی و  برخی هم بخاطر ارتباطاتم، با من تماس می‌گرفتند و به شدت از اهانت به ناموس شهیدان که ناموس ملت بزرگ ایران هستند، گلایه می‌کردند.

من نمی‌فهمم که چرا عده‌ایی اینگونه بی‌پروا برای محبوبیت خویش و مقبولیت خود، حضرت امام(ره) را له می‌کنند و خانواده شهدا را به استهزاء می‌کشند؛ فرزند یکی از شهیدان والا تبار این سرزمین می‌گفت اگر یکی از مردم عادی و یا حتی یکی از همین خانواده شهدا به امام و شهداء اهانت می‌کرد حتما چند سالی برایش حبس می‌بريدند، من اگر چه علاقه‌ایی به حبس و زندان برای هیچ فردی با هر نظر و دیدگاهی ندارم، ولی معتقدم نبایست به صرف بستگی به حضرت امام از روی امام عبور کنند.



مرکز نشر و حفظ آثار امام(ره) بجای آنکه دیده‌بان مردم باشد بایست دیده‌بان خود اعضای بیت باشد که با نام حضرت امام(ره) برای خود مشروعیت و با حرف‌های بی‌منطق و شبه روشنفکری، برای خود محبوبیت خلق کنند؛ این مرکز بایست نخست نسبت به خودی‌ها و رفتار و سکناتشان حساسیت نشان دهد و بعد به گروه‌های سیاسی!!!

این اتفاق خیانت به امام(ره)، جنایت علیه شهیدان و نامردی به بزرگ مردی است که همه مشروعیت احترام اعضای بیت معظم‌له، از آن اوست.

امیدوارم با یک معذرت خواهی خشک وخالی نخواهند این کثافت‌کاری را ماست مالی کنند، و بزرگان بیت حضرت امام رضوان الله علیه موضع منطقی و جدی بگیرند".

اما هنوز چند ساعتي از انتشار اين مطلب نگذشته بود که مشاور ارشد رئيس‌جمهور در دوران اصلاحات با حذف آن به دليل وظيفه شرعي، مطلب ديگري منتشر کرد، متن کامل آن به شرح ذيل است:

"لحظاتی قبل خانوم نعیمه اشراقی با من تماس گرفتند و گفتند، من هرگز چنین کاری نکردم و با فیس بوک و نام جعلی دیگری این اقدام صورت گرفته است و همچنین تاکید کردند برادر همسرم که فرزند مرحوم "آیت‌الله طاهری‌ اصفهانی" است از شهدا و خانواده همسرم نیز از خاندان معظم شهدا هستند و من خاک کف پای شهیدانم و هرگز به خود اجازه نمی‌دهم چنین جسارتی آن هم من که نوه حضرت امام(ره) هستم به امام و آرمان‌های امام و شهیدانمان کنم.

با توضیحاتی که سرکار نعیمه خانوم اشراقی دادند وظیفه شرعی و اخلاقی من است که حمل بر صحت کنم و توضیحات ایشان را بر هر نکته‌ای دیگری رجحان دهم!

امیدوارم همه ما پاسدار فضیلت‌ها و آرمان شهیدانمان باشیم و خود را متعهد بدانیم که شهدا سرچشمه بزرگواری و وحدت ملت ایران هستند.

همه ما با هر دیدگاهی و هر مذهبی و ایمانی نمی‌توانبم نسبت به کسانی که با خون خود در برابر دشمن ایستادگی کردند و همچنین خانواده‌های ایشان که با شرف وعزت مقاومت وابستادگی وصبوری کردند بی‌تفاوت باشیم.

تا تاریخ، تاریخ هست از حماسه آن‌ها که خون خود را برای ملت ایران و اسلام و قرآن تقدیم کردند به بزرگی و عظمت یاد خواهد کرد".

با توجه به اوج گرفتن موج واكنش‌ها و انتقادات عليه ادعاهاي منتسب به "نعيمه اشراقي"، افکار عمومي و مردم ايران انتظار دارند "سیدحسن خمینی"، "محمدعلی و حمید انصاری"،  از اعضای اصلی دفتر امام(ره) و موسسه تنظیم و نشر آثار ایشان، براي شفاف سازي بيشتر، اين سكوت را بشكنند تا امكان سوء استفاده را از دشمنان انقلاب و نظام بگيرند.

در همين راستا "حجت‌الاسلام سید مرتضی حسینی" نماینده مردم قزوین، آبیک و البرز در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران،‌ اظهار داشت: مقرر شده 28 مهرماه، در مورد اداعاي اشراقي، در کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی تصمیم‌گیری صورت گیرد.(اينجا)



بايد منتظر ماند و ديد آيا موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خميني(ره)، قفل سکوت خود را مي‌شکند؟

[ دو شنبه 29 مهر 1392برچسب:سیاسی,اشراقی,نعیمه,امام,شهدا,جک,لطیفه,تهمت,نعیمه اشراقی,امام خمینی,خمینی,

] [ 11:40 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

[ یک شنبه 21 مهر 1392برچسب:شهدا,حجاب,چادر,,

] [ 11:55 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

سلام.سلامی از صمیم قلب خدمت همه ی شما دوستان عزیز....

میخوام یه کم دردودل کنم از یه نفر که خیلی رنج دوران خورده...خیلی نامردی ها رو تا الان دیده...میخوام ازکسی براتون بگم که پرپر شدن دوستاش رو از نزدیک دیده...میخوام از کسی بگم که داره مثل گل؛توی این هوای آلوده پژمرده و پرپر میشه...میخوام از کسی بگم که از جون خودم بیشتر دوستش دارم...

دوستان عزیز جنس درد و دل من با بعضی درد و دل ها فرق میکنه...

  میخوام از کسی بگم که نمونه والای فداکاری و گذشته، کسی که توی جبهه وقتی شیمایی زدن ماسک خودشو و در آورد داد به دوستش و خودش.....
 

چند بار ترکش خورد و زخمی شد آخ نگفت محکم تر از قبل برای دفاع از سرزمین و کشورش برگشت....

وقتی برگشت پیش خانواده و بچه هاش یه چند تا یادگاری براشون آورده بود: چندتا ترکش و یکمی سرفه های نفس گیر و تاول روپوست که به خاطر نقل و نباتای شیمیایی بود که بعثی ها رزمنده ها رو مهمون میکردن، ولی بازم آخ نگفت...

مردی بود برای خودش یه خانواده رو می چرخوند! ولی آروم آروم تازه اثرات شیمیایی شدن خودشو نشون داد نمیدونم نامردا چی به خورد رزمنده ها دادن که اینجوری نفس گیر شده بود....

اینقدری بود که یه مرد و از پا درآره.....

آره عزیزان میخوام از کسی بگم که وقتی از دوستاش برام حرف میزنه اشک تو چشاش حلقه میزنه...وقتی عکس اونارو بهم نشون میده یه آهی ازته قلبش بلند میشه وکل فصارو میگیره...

وقتی از مظلومیت شهید محمدعلی محمد آبادی برام میگه رنگش عوض میشه...نمیدونم چرا وقتی از وداع آخرش با این شهید بزگوار میگه؛بغض گلوی نازش رو میگیره؟

وقتی از شهید حاج احمدامینی میگه سکوت میکنه و فقط به عکس این شهید نگاه میکنه...

آره میخوام از کسی بگم که حتی دنبال جانبازی و پرونده ی جبهه اش نرفت...ویا به من اجازه نداد که برم دنبالش برای معافیت خدمتم ویا برای دانشگاه وکنکورم...آره اجازه نداد...شاید الان شما میگید که داره دروغ میگه...نه دوستان دروغم چیه؟باور کنید اجازه نداد؟هر وقت ازش می پرسیدم چرا؟سکوت میکرد و میگفت:از خدا بخواه نه از بنده ی خدا....

رفت وبدون هیچ ادعایی...مونده و داره میسوزه بدون هیچ گله وشکایتی...داره آب میشه از درد بدون هیچ آخ گفتنی....

بعضی وقتا تو تنهایی از خودم میپرسم:چرا آخه؟چرا بابای من؟

هر وقت این سوالا ذهنمو پر میکنه با یه جمله خودمو آروم میکنم و میگم: برای خدا رفته...پس خفه شو سوال بی جا نپرس...
 

آره دوستان بابای من رفت برای عزت و سربلندی و ناموس این جامعه....

فقط تنها چیزی باعث میشه تا اون زبان مبارکش رو باز کنه و از این روزگار گله کنه و آه بکشه؛این است که بی وفایی بعضی دوستاش رو میبنه ومیگه این همون های بودند که با چشاشون؛ ریختن خون پاک ترین آدم ها رو دیدند...وقتی میبینه که دارند واسه پست و مقام و قدرت چه دروغ هایی میگن سینه اش پر از آه میشه...وقتی میبینه واسه قدرت به سر وکله ی همدیگه می پرندشروع به گریه کردن میکنه و میگه: اینا چشون شده..اینا هدفشون رو چه زود فراموش کردند...اینا چرا امام (ره) و شهدارو به این زودی فراموش کردند؟؟؟اینا چرا در عوض به هم پریدن رهبر رو یاری نمکنن تا این پرچم رو به دست صاحب اصلی بدن؟؟؟وچرا و هزار چراهای دیگه رو با خود زمزمه میکنه و ناله وگریه....

آره دوستان برای اولین بار در این وب دارم در مورد این حرفا باشماها درد ودل میکنم...نمیدونم چرا اما خیلی دلم گرفته...دلم از این گرفته که چه زود بابای من وامثال بابای من رو فراموش کردند...بیخیال اونا واسه خدا رفتند پس خفه شو محمد رضا خفه....

فقط در آخر

 ما در قبال خون ریخته شده شهدا مسئولیم اگه اونا نبودن الان منی وجود نداشت تویی وجود نداشت که راحت

بشیینه اینجا و هوای آزادی رو تو ریه هاش پر کنه....
شهدا منتظرن....

[ دو شنبه 24 تير 1392برچسب:پوتین,حجاب,بد حجاب,شهدا,

] [ 14:4 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

 

روزگاری جنگی در گرفت

نمی دانم تو آن روز کجا بودی؟

سر کلاس؟

سر کار؟

سر زمین کشاورزی؟

جبهه؟

یه ویلای امن دور از شهر؟

نمی دانم

اما می دانم که خودم کودکی بیش نبودم!

روزگاری جنگی در گرفت .

من و تو شاید آن روز به قدری کوچک بودیم که حتی نمی دانستیم جنگ یعنی چه!

و اگر هم کشته می شدیم حتی نمی دانستیم به چه جرمی!

روزگاری جنگی در گرفت و عده ای بهای آزادی من و تو را پرداختند

و امروز تو ای دوست من:

مواظب قدمهایت باش!

پا گذاشتن روی این خون ها آسان نیست...

[ دو شنبه 24 تير 1392برچسب:جنگ,شهدا,دفاع,,

] [ 13:58 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

 

شهدا شرمنده ایم...


 


 

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیله

[ جمعه 8 دی 1387برچسب:شهدا,عاشق عشق, شرمنده, ماهان,ماهانی,

] [ 12:51 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]