سرای عشق....

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ سرای عشق.... خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

شکلک های متحرک تولدت مبارک زیبا

خانمم تولدت مبارک

دوستت دارم

[ شنبه 21 بهمن 1391برچسب:تواد,عاشقانه ,سرای عشق,ماهان,

] [ 19:59 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

 

من اى خدا، بنده توام كه او را به دعا امر فرمودى و او لبيك و سعديك گويان اظهار كرد
 
كه اينك منم، اى پروردگار بنده ‏اى كه در پيشگاهت به خاك ذلت و عبوديت افتاده.
 
منم آنكه خطاها بر پشتش بس سنگينى كرده است و منم آنكه عمرش در گناه فانى
 
شده است. و منم آنكه با نادانى تو را نافرمانى كرده در حالى كه تو شايسته نافرمانى
 او نبودى.
 
اكنون، اى خداى من، آيا در باره كسى كه به درگاهت دعا مى ‏كند ترحم خواهى كرد تا
 
بر دعا بيفزايم؟ و آيا آن را كه به درگاهت گريه كند مى ‏آمرزى تا بيشتر گريه كنم؟

[ سه شنبه 26 دی 1391برچسب:خدای من,خدا,مناجات ,ماهان,ماهانی,

] [ 9:25 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

حسنی نگو جوون بگو
علاف و چش چرون بگو
موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ، واه واه واه
نه سیما جون ،نه رعنا جون
نه نازی و پریسا جون
هیچ کس باهاش رفیق نبود
تنها توی کافی شاپ
نگاه می کرد به بشقاب !
باباش می گفت : حسنی می ری به سر بازی ؟
نه نمی رم نه نمی رم
به دخترا دل می بازی ؟!
نه نمی دم نه نمی دم




گل پری جون با زانتیا
ویبره می رفت تو کوچه ها
گلیه چرا ویبره میری ؟
دارم میرم به سلمونی
که شب برم به مهمونی
گلی خانوم نازنین با زانتیای نقطه چین
یه کمی به من سواری می دی ؟!
نه که نمی دم
چرا نمی دی ؟
واسه اینکه من قشنگم ، درس خونم وزرنگم
اما تو چی ؟
نه کا رداری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ، زبون دراز ،واه واه واه



در واشد و پریچه
با ناز اومد توو کوچه
پری کوچولو ، تپل مپولو ، میای با من بریم بیرون ؟
مامان پری ،از اون بالا
نگاه می کرد توو کوچه را
داد زد وگفت : اوی ! بی حیا
برو خونه تون تورا بخدا
دختر ریزه میزه
حسابی فرز وتیزه
اما تو چی ؟
نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه



نازی اومد از استخر
تو پوپکی یا نازی ؟
من نازی جوانم
میای بریم کافی شاپ؟
نه جانم
چرا نمی ای ؟
واسه اینکه من صبح تا غروب ،پایین ،بالا ،شمال ،جنوب ،دنبال یک شوهر خوب
اما تو چی ؟

نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه


حسنی یهو مثه جت
رسید به یک کافی نت
آن شد ورفت تو چت رووم
گپید با صدتا خانووم!
هیشکی نگفت کی هستی ؟
چی کاره ای چی هستی ؟
تو دنیای مجازی
علافی کرد وبازی
خوشحال وشادمونه
رفت ورسید به خونه
باباش که گفت: حسنی برات زن بگیرم ؟
اره می خوام اره میخوام
چاهارتا شرعا بگیرم ؟
اره می خوام اره میخوام

حسنی اومد موهاشو
یه خورده ابروهاشو
درست وراست وریس کرد
رفت و توو کوچه فیس کرد
یه زن گرفت وشاد شد
زی زی شد و دوماد شد !

[ سه شنبه 5 دی 1391برچسب:حسنی نگو, طنز,خنده دار,بمب خنده,دختر بازی,ماهان,ماهانی,

] [ 20:46 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

 

 

زن نصف شب از خواب بیدار می‌‌شود و می‌‌بیند که شوهرش در رختخواب نیست،

ربدشامبرش را می‌‌پوشد و به دنبال او به طبقه ی پایین می‌‌رود،و شوهرش در آشپزخانه نشست بود

در حالی‌ که یک فنجان قهوه هم روبرویش بود . در حالی‌ که به دیوار زل زده بود در فکری عمیق فرو رفته بود…

زن او را دید که اشک‌هایش را پاک می‌‌کرد و قهوه‌اش را می‌‌نوشید…

زن در حالی‌ که داخل آشپزخانه می‌‌شد آرام زمزمه کرد :
“چی‌ شده عزیزم؟ چرا این موقع شب اینجا نشستی؟”

شوهرش نگاهش را از قهوه‌اش بر می‌‌دارد و میگوید :

هیچی‌ فقط اون موقع هارو به یاد میارم، ۲۰ سال پیش که تازه همدیگرو ملاقات می‌‌کردیم، یادته؟

زن که حسابی‌ تحت تاثیر احساسات شوهرش قرار گرفته بود، چشم‌هایش پر از اشک شد

گفت: “آره یادمه…”

شوهرش به سختی‌ گفت:

_ یادته که پدرت ما رو وقتی‌ که رو صندلی عقب ماشین بودیم پیدا کرد؟

_آره یادمه (در حالی‌ که بر روی صندلی‌ کنار شوهرش نشست…)

_یادته وقتی‌ پدرت تفنگ رو به سمت من نشون گرفته بود و گفت

که یا با دختر من ازدواج میکنی‌ یا ۲۰ سال می‌‌فرستمت زندان ؟!

_آره اونم یادمه…

مرد آهی می‌‌کشد و می‌‌گوید: اگه رفته بودم زندان الان آزاد شده بودم

 

(البته با عرض معذرت خواهی از همسر عزیزم....بخدا دوستش دارم...میمیرم واسش...الان پنج سال وپنج ماه وشانزده روزه که باهم ازدواج کردیم که هر روز عشقم بهش بیشتر میشه)

[ پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:زن وشوهر,عشق,همسر, دوست داشتن,ماهانی,ماهان,

] [ 12:16 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

[ پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:یلدا,شب یلدا,ماهان,

] [ 11:52 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

 

یلدا یعنی یادمان باشد که

زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را

باید جشن گرفت

پیشاپیش.

یلدایتان مبارک

[ دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:یلدا,ماهان,محمد رضا بنازاده ماهانی,

] [ 18:53 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

 

 

ببینید چگونه این پسر کوچک برای اینکه خواهرش از محل مورد نظر عبور کند، بدن خود را مانند پل کرده تا خواهر عزیزش عبور کند!!!

 

 

[ پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:داداش فداکار, مهربون,داداش,برادر,خواهر کوچولو,خواهر,ماهان,ماهانی,

] [ 12:10 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

 

[ پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:خندهدار, خنده بازار,بیاو بخند,خنده,آخر خنده,ماهان,لوچ,خانم لوچ,,

] [ 12:8 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

 

 

 

 

 

[ پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:خندهدار, خنده بازار,بیاو بخند,خنده,آخر خنده,ماهان,

] [ 12:6 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

[ چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:50درصد علت تصادف,علل تصادف,چرا تصادف,تصادف,ماهانی,ماهان,

] [ 18:12 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

 

زندگی چه می گوید؟

امروز كه از خواب بيدار شدم

از خودم پرسيدم: زندگي چه مي گويد؟

جواب را در اتاقم پيدا كردم...

پنكه گفت: خونسرد باش!

سقف گفت: اهداف بلند داشته باش!

پنجره گفت: دنيا را بنگر!

ساعت گفت: هر ثانيه باارزش است!

آيينه گفت: قبل از هر كاري، به بازتاب آن بينديش!

تقويم گفت:به روز باش!

در گفت: در راه هدف هايت، سختي ها را هُل بده و كنار بزن!

زمين گفت: با فروتني نيايش كن!

[ یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:زندگی,ماهان,

] [ 1:13 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

معلم به بچه ها میگه در مورد شجاعت انشا بنویسید.

 

یکی از شاگردان یه ورقه سفید رو به معلم میده و زیرش می نویسه...

شجاعت یعنی این.....

 

[ جمعه 17 آذر 1391برچسب:انشاء,معلم,شجاعت,ماهان,

] [ 22:9 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

 

من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد

همه اندیشه ام اندیشه فرداست
 
زمان در بستر شب خواب و بیدار است

هوا آرام

شب خاموش راه آسمان ها باز

خیالم چون کبوترهای وحشی می کند پرواز
 
 
 
سیاهی تار می بندد
 
 
چراغ ماه لرزان از نسیم سرد پاییز است..
 
 
دلم بی تاب و نا آرام ..
 
 
به هر سو چشم من رو میکند
 
 
فرداست..

[ جمعه 17 آذر 1391برچسب:سحرو, فردا, امشب,ماهان,محمد رضا بنازاده ماهانی,

] [ 22:6 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

خدايا! از گناهى كه مرتكب شده‏ام و از خطاهايى كه انجام داده‏ام درگذر.

خدايا! توفيقى عطا كن كه شكر تو بجاى آورم.

خدايا! عذرم را بپذير. بر افزونى خسرانم رحمت آور. و از بند سوزش‏هاى درون آزادم گردان.

خدايا! زبانم را به ذكر خود گويا گردان. و قلبم را بند به محبّت خود كن.

 شهید محمدحسن قلى‏زاده

[ دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:شهید,مناجات نامه,شهیدان,ماهان,محمد رضا ماهانی,

] [ 1:1 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

خدايا، كمكم كن تا آن‌طوري كه تو مي‌خواهي باشم... خدايا؛ گناه بسيار كرده‌ام؛ مستحق عذابم، عذابي دردناك. ولي، خدا، به تو اميدوارم. خدايا! تو توبه‌پذيري، تو بخشنده‌اي... مي‌دانم. مي‌توانم با كمك تو و توسل به انبيايت، خشنودي تو را به دست آورم... خدايا، از گناهم درگذر و كمك كن دگربار گناهي نكنم... خدايا، كمكم كن تا گناهانم را با كارهاي نيك جبران كنم... خدايا، عبادت‌هاي ناقابلم را بپذير؛ و اگر نپذيري، خدايا، من بدبختم بيچاره‌ام. خدايا، كمكم كن تا خالص براي تو باشم... خدايا، كمكم كن تا شكر تو را به جاي آرم. خدايا، كمكم كن تا راه شهيدان، راه مولايم، حسين‌بن‌علي(ع)، را بپيمايم.

آره شاید بعضی وقتا بعضی چیزا رو میخواستم بدون رضایت تو بدست بیاورم ...یا شاید برای بدست آوردن آنها تو رو فراموش کرده بودم.نمی دانم شاید هوای نفسم اجازه نمی داد که به تو فکر کنم...اری میدانم از بس که گناه کردم دیگه جایی توی دلم؛ برای تونبوده...اما خدایا اومدم تا توبه کنم که شاید من رو ببخشی...اومدم شکرت رو بجا بیاورم به خاطر اینکه اون چیز هایی رو که من میخواستم به دست بیاورم بدون رضایت تو ؛ تو بهم ندادی....اومدم بگم خدایا کمکم کن تا روز قیامت شرمنده ی تمام نعمت هایی که بهم دادی نشم...کمکم کن تا به دستورات تو ورسولت عمل کنم...خدایا کمکم کن تا بنده ای صالح و مطیع برایت باشم تا مفید فایده باشم واسه جامعه ام ودینم....

 خدایا کمکم کن تا گناه نکنم

خدایا کمکم کن.....

[ یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:خدایا کمکم کن,ماهان,محمد رضا بنازاده ماهانی,,

] [ 23:47 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

 

چرا عبادت كنم؟

" يا ايهاالناس اعبدوا ربكم الذي خلقكم "

آنچه كه احكام عقايد ايمان را قوي و ثابت ساخته و به حالت ملكه در آورده است, فقط عبادت است كه اگر توسط عبادت كه به مفهوم انجام دادن اوامر الهي و خودداري از نواهي اوست, احكام الهي و عقلي ايماني تربيت و تقويت نشود, اثرات و تاثيرات آن ضعيف مي ماند وضعيت كنوني عالم اسلام شاهد اين مدعي است.

و نيز طوريكه عبادت وسيلة سعادت دنيا و آخرت مي گردد, سبب تنظيم امور معاش و معاد يعني دنيا و آخرت شده، وسيلة رسيدن به كمالات شخصي و بهترين نسبت و با شرفترين رابطه بين عبد و خالق است.

عبادت از جهات مختلف مايه سعادت دنيا و آخرت است.

جهت اول: انسان بصورت ممتاز و مستثني از تمام حيوانات, و با مذاج عجيب و لطيف خلق شده است و بر اساس همين مزاج, در انسان ميل ها و آرزو هاي مختلفي بروز نموده است.

مثلاً: انسان خواستار برگزيده ترين چيز ها بوده , به بهترين چيز ها تمايل دارد, چيز هاي زيبا و مزين را آرزو مي كند و مي خواهد چنان زندگي كند كه لايق شان و شرافت انساني باشد.

بر اقتضاي اين تمايلات, انسان براي تهيه و تدارك خوراك, پوشاك و ساير احتياجاتش به بهترين شكل ممكن, صنايع ضرورت دارد. چون به تنهايي بر آن صنايع دست رسي ندارد مجبور است با همنوعانش تشريك مساعي كند تا هر انسان با تبادل نتايج كار و فعاليت خود با برادرش همكار باشد و احتياجاتش را بر آورده سازد

اما از آنجاييكه "قوه شهويه " " قوه غضبيه " و " قوه عقليه " انسان فطرتاً از طرف خداوند متعال محدود نشده است - بر خلاف حيوانات كه قواي شان فطرتاً محدود است - در نتيجه ممكن است هنگام معاملات ظلم و تجاوز رخ دهد , پس براي كنترل اين تجاوزات , جوامع بشري در تبادله نتايج كار و فعاليت شان محتاج عدالت هستند.

اما به دليل عاجز و ناتوان بودن عقل هر فرد از ادراك عدالت , و جود عقل كامل ضروري است تا افراد از آن عقل كامل استفاده كنند , و چنين عقل كاملي نيز فقط به شكل قانون است, و اين نوع قانون فقط شريعت است .

سپس جهت تامين, تاثير, اجرا و تطبيق اين شريعت وجود يك مرجع و يك صاحب ضروري است, اين مرجع و اين صاحب فقط پيغمبر است.

پيغمبر نيز براي دوام بخشيدن بر حاكميت ظاهري و باطنيش بر مردم, بگونه كه محتاج نوعي بر تبري و امتياز مادي و معنوي مي باشد, براي نشان دادن ميزان مناسبت و ارتباطش با پروردگار, محتاج دليل است, و اين نوع دليل نيز فقط معجزات اند.

سپس براي تاسيس و تامين اطاعت و انقياد از او امر و نواهي الهي, تثبيت عظمت صانع در اذهان ضروري است, اين تثبيت نيز فقط با عقيده, يعني با تجلي احكام ايماني امكان پذير است. و تقويه و انكشاف دادن به احكام ايماني, فقط توسط عبادت تكرار و تجديد شده، تحقق مي يابد.

جهت دوم:

عبادت بخاطر معطوف سختن افكار به سوي صانع حكيم انجام مي گردد, توجه بنده به سوي صانع حكيم, اطاعت و انقياد او را پيدا مي كند. اما اطاعت و انقياد بنده را تحت انتظام كامل داخل مي سازد. با داخل شدن بنده تحت انتظام و پيروي او از نظام, رمز حكمت تحقق مي يابد, نقشه هاي درخشان صنعت روي صفحات كاينات حكمت را نشان مي دهند.

جهت سوم:

انسان همچون " سنترال " مركز تمام نظامهاي خلقت, قواعد فطري و شعاع و پرتو قوانين الهي در كاينات است, پس لازم است انسان بر آن قوانين انتساب و ارتباط پيداكند و بر دامن آن قواعد چنگ زده بر آن تمسك نمايد, تا بتواند با جريان و حركت عمومي, حركت كند, و با مخالفت با حركت چرخهاي كه در طبقات كاينات دوران دارند مبادا زير آن چرخها از بين برود. اين نيز فقط با عبادتي ممكن است كه عبارت است از بجا آوردن او امر و اجتناب از نواهي.

جهت چهارم:

در سايه اطاعت از اوامر و اجتناب از نواهي , يك فرد در هيئت اجمتاعي مي تواند با بسياري از مراتب انتساب و ارتباط پيدا كند. به ويژه در خصوص احكام ديني و مصالح عمومي يك فرد حكم يك نوع به خود مي گيرد, يعني وظايف بيشماري همچون حقوق, حيثيت ها, ارشادات, تعليمات و اصلاحات بر يك شخص تحميل مي شود. اگر اين شخص از او امر اطاعت و از نواهي اجتناب نكند, تمام آن وظايف به صورت كلي پايمال مي گردد.

جهت پنجم:

انسان در سايه اسلام و در پرتو عبادت با تمام مسلمانان نوعي مناسبت ثابت و ارتباط و پيوند قوي پيدا مي كند و اين مناسبات سبب اخوت و برادري جدائي ناپذير و محبت حقيقي مي گردند. بدون ترديد اولين گام كمال و رشد حيات اجمتاعي, برادري و محبت است.

عبادت سبب رسيدن به كمالات شخصي است.

انسان با وجودي كه جسماً كوچك, ضعيف, عاجز و از جمله حيوانات قرار داده شده است, حا مل روح بسيار عالي, مالك استعداد بزرگ, داراي اميال محدوديت ناپذير, صاحب آرزو هاي نامتناهي, و قواي غير محدودي همچون شهوت و غضب بوده, و چنان خلقت عجيبي دارد كه گويا به صورت فهرست تمام انواع و عوالم خلق شده است.

پس آنچه كه روح والاي چنين انساني را انبساط داده است، عبادت است. آنچه كه استعدادات او را انكشاف داده است و آنچه كه اعمال و آرزو هاي او را تميز و پاك ساخته است و آنچه كه بر اعمالش تحقق بخشيده است و آنچه كه بر افكارش وسعت داده و آنرا تحت انتظام در آورده است و آنچه كه آلودگي هاي طبيعت را از اعضاي ظاهري و باطني و انديشه هاي او دور ساخته است و آنچه كه انسان را بر كمالات مقدرش رسانيده است, عبادت است. با ارزش ترين و لطيف ترين نسبت بين عبد و معبود, فقط عبادت است. بله, با ارزشترين كمالات بشر, همين نسبت و مناسبت است.

توجه!

روح عبادت اخلاص است, اخلاص نيز عبارتست از انجام دادن اوامر به گونه كه بر انجام آن امر شده است, اگر حكمت و يا فايده ديگري, علت عبادت نشان داده شود, عبادت بــاطل است. فايده هــا, حكمت هـا فقط مي توانند ترجيح دهنده باشند. اما هرگز علت عبادت نيستند.

وقتي قرآنكريم با امر " يا ايهاالناس اعبدوا " انسانها را به عبادت دعوت داد, مخاطب گويا با زبان حال سوال كرد (چرا عبادت كنم؟) علت چيست؟ لذا با جمله [ربكم الذي خلقكم] ضمن جواب دادن بر اين سوالها به ذكر براهين در مورد وحدانيت و وجود صانع پرداخت.

[ یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:چرا عبادت کنم,عبادت, سرای عشق,ماهان,محمد رضا بنازاذه ماهانی,

] [ 23:33 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]

 



اولین روز دبستان بازگرد


کودکیهای قشنگم بازگرد


کاش میشد باز کوچک میشدم


لا اقل یک روز کودک میشدم


یاد آن آموزگار ساده پوش


یاد آن گچها که بودش روی دوش




 


ای معلم نام و هم یادت بخیر


یاد درس آب و بابایت بخیر


ای معلم ای دبستانی ترین احساس من


برگرد این مشق ها رو خط بزن

معلم کلاس اول دبستانم:خانم یوسف زاده      از خانمم:خانم یوسف زاده

معلم کلاس دوم:خانم تقی پور                    از خانمم:خانم غنی زاده

معلم کلاس سوم:خانم خلیی                    از خانمم:تقی پور

معلم کلاس چهار م وپنجم:خانم ابوالحسن زاده    از خانمم:بنی اسدی

آخ یادش بخیر مدرسه نمونه دولتی شاهد و مدرسه مالک اشتر واز خانمم مدرسه ی آزادی شهر ماهان.....

عجب دورانی بود یادش بخیر ذوق مدرسه رفتنامون،حوصله ی مدرسه نرفتنامون،اون دفترای زرد رنگ کاهی،اون مدادهای سوسماری(که روشون عکس یه سوسماربود).....یاد اون کوچه های تنگ ودیوارای کاه وگلی (راه مدرسه مالک اشتر.)یاد محله ی صاحب الزمان(عج) که مدرسه ی مالک اشتر اونجا بود.یاد اون مغازه ی کوچکی که روبروی مدرسه مون بود وفروشندش یه خانم مسنی بود به نام صغری که هر روز ازش آلاسکا و خوردنی های دیگه ای ازش میگرفتیم....وووووو....

از همین جا از تمام معلم هام از صمیم قلب تشکر میکنم و دست تک تکشون رو میبوسم از معلم اول دبستان (خانم یوسف زاده)گرفته تا آخرین اساتید دانشگاهم در دوره ای کارشناسی ارشد(اساتیدی مثل آقای ادیب، آقای رضایی، آقای بصیریان،خانم ابوالحسنی،وووو...) در آخر از مدیران دبستانم آقایان کوچک زاده و رحیمی صادق و راهنمایی آقایان زمانی و امیرپور ودبیرستان آقای دهقان تشکر میکنم.... کوچک همه معلم هام واساتیدم ومدیران مدارسم هستم...

[ جمعه 19 آبان 1391برچسب:شهر زیبای ماهان,مدرسه ی مالک اشتر,ماهان, محمد رضای بنازاده ماهانی,

] [ 22:47 ] [ محمد رضا بنازاده ]

[ ]